فقط اسمس اسمس و داستان و دانستنی و جوک و... آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ نويسندگان دو شنبه 27 خرداد 1392برچسب:اس ام اس خیانت, اس ام اس عاشقانه, اس ام اس بی معرفتی, اسمس جذاب, اس ام اس ضد حال,, :: 23:28 :: نويسنده : ارمان دولتی
عشق من ، ای آیه ی مکرر آرامش میخواهمت هنوز ، آری هنوز هم دریای آرزو
در این دل شکسته ی من موج می زند ، راهی به دل بجو !!! * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * ماهیان روی خاک ، ماهیان روی آب / وقت مردن ، ساحل و دریا چه فرقی میکند ؟ یاد شیرین تو بر من زندگی را تلخ کرد / تلخ و شیرین جهان اما چه فرقی میکند ؟ * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * میگن شبا فرشته ها از آرزوی آدما ، قصه میگن واسه خدا خدا کنه همین شبا گفته بشه قصه ی تو واسه خدا * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
ترسم آخر ز غم عشق تو دیوانه شوم / بیخود از خود شوم و راهی میخانه شوم آنقدر باده بنوشم که شوم مست و خراب / نه دگر دوست شناسم نه دگر جام شراب. * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * یک آسمون گل قشنگ تقدیم یک نگاه تو ، این دل تنهای غریب فدای روی ماه تو.. * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * بر لب دریای حسرت کلبه ای دارم قدیمی / از تمام دار دنیا دوستی دارم صمیمی * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * اگر از خدمتت دورم ز دل شرمندگی دارم ولیکن از صمیم قلب تو را من دوست دارم * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * چه فرقی میکند مهره ی سیاه باشم یا سفید چشمانت با اولین حرکت ماتم میکند ! * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * هر آنچه خواستم نیامد به دست / چون که بیگانه بودم به این دنیای پست پی آب بودم کوزه به دست / چون که آب یافتم ، کوزه شکست * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * نام زیبای تو را در کتیبه ای از جنس عاطفه حک خواهم کرد و عکس قشنگت را در قابی از جنس عشق میگذارم تا همه بدانند تو سلطان جان من و فاتح دلم هستی * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * از این به بعد من از دوست شر نخواهم دید / سفر به خیر تو را من دگر نخواهم دید دگر برای کسی درد دل نخواهم کرد / دگر ز دست خودم دردسر نخواهم چید * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * عشق خالی بودن از معیارهاست / یا گذشتن از کنار سارهاست عشق آتش بس ندارد جان من / آنکه آتش میزند بر قلبهاست * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * چون زلف توام جانا ، در عین پریشانی / من چشم تو را مانم ، تو اشک مرا مانی / من خاکم و من گردم ، من اشک و من دردم / تو مهری و تو نوری ، تو عشقی و در جانی . * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * چنان که از قفس هم دو یاکریم به هم / از آن دو پنجره ما خیره میشدیم به هم به هم شبیه ، به هم مبتلا ، به هم محتاج / چونان دو نیمه ی سیب که هر دو نیم به هم . امید نگاهت ، ایستادن روی شانه هایت ، سر نهادن گونه های زیبایت را ، بوسه دادن مرا ، خوش تر از این آرزویی است * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * رفتی و ندیدی که چه محشر کردم / با اشک ، تمام کوچه را تر کردم وقتی که شکست بغض تنهایی من ، وابستگی ام را به تو باور کردم. * *
دو شنبه 27 خرداد 1392برچسب:اس ام اس خیانت, اس ام اس عاشقانه, اس ام اس بی معرفتی, اسمس جذاب, اس ام اس ضد حال,, :: 23:28 :: نويسنده : ارمان دولتی
عشق من ، ای آیه ی مکرر آرامش میخواهمت هنوز ، آری هنوز هم دریای آرزو
در این دل شکسته ی من موج می زند ، راهی به دل بجو !!! * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * ماهیان روی خاک ، ماهیان روی آب / وقت مردن ، ساحل و دریا چه فرقی میکند ؟ یاد شیرین تو بر من زندگی را تلخ کرد / تلخ و شیرین جهان اما چه فرقی میکند ؟ * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * میگن شبا فرشته ها از آرزوی آدما ، قصه میگن واسه خدا خدا کنه همین شبا گفته بشه قصه ی تو واسه خدا * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
ترسم آخر ز غم عشق تو دیوانه شوم / بیخود از خود شوم و راهی میخانه شوم آنقدر باده بنوشم که شوم مست و خراب / نه دگر دوست شناسم نه دگر جام شراب. * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * یک آسمون گل قشنگ تقدیم یک نگاه تو ، این دل تنهای غریب فدای روی ماه تو.. * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * بر لب دریای حسرت کلبه ای دارم قدیمی / از تمام دار دنیا دوستی دارم صمیمی * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * اگر از خدمتت دورم ز دل شرمندگی دارم ولیکن از صمیم قلب تو را من دوست دارم * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * چه فرقی میکند مهره ی سیاه باشم یا سفید چشمانت با اولین حرکت ماتم میکند ! * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * هر آنچه خواستم نیامد به دست / چون که بیگانه بودم به این دنیای پست پی آب بودم کوزه به دست / چون که آب یافتم ، کوزه شکست * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * نام زیبای تو را در کتیبه ای از جنس عاطفه حک خواهم کرد و عکس قشنگت را در قابی از جنس عشق میگذارم تا همه بدانند تو سلطان جان من و فاتح دلم هستی * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * از این به بعد من از دوست شر نخواهم دید / سفر به خیر تو را من دگر نخواهم دید دگر برای کسی درد دل نخواهم کرد / دگر ز دست خودم دردسر نخواهم چید * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * عشق خالی بودن از معیارهاست / یا گذشتن از کنار سارهاست عشق آتش بس ندارد جان من / آنکه آتش میزند بر قلبهاست * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * چون زلف توام جانا ، در عین پریشانی / من چشم تو را مانم ، تو اشک مرا مانی / من خاکم و من گردم ، من اشک و من دردم / تو مهری و تو نوری ، تو عشقی و در جانی . * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * چنان که از قفس هم دو یاکریم به هم / از آن دو پنجره ما خیره میشدیم به هم به هم شبیه ، به هم مبتلا ، به هم محتاج / چونان دو نیمه ی سیب که هر دو نیم به هم . امید نگاهت ، ایستادن روی شانه هایت ، سر نهادن گونه های زیبایت را ، بوسه دادن مرا ، خوش تر از این آرزویی است * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * رفتی و ندیدی که چه محشر کردم / با اشک ، تمام کوچه را تر کردم وقتی که شکست بغض تنهایی من ، وابستگی ام را به تو باور کردم. * *
پنج شنبه 23 خرداد 1392برچسب:, :: 20:57 :: نويسنده : ارمان دولتی
بی ” تــو “ کنار این خاطره ها نشستن دل می خواهد…
که من ندارم….باور کن ! اینقدر…ورق های زندگیم را…
بهم نریز…! حکم…همان دل است… * عاشق تر از همه ما موش کوری است که زیبایی جفتش را چشم بسته باور دارد * در بند خویش بودن معنای عشق نیست چونان که زنده بودن معنای زندگی * بگذار مرز تنهایی را رد کنم … ببین…گذرنامه ام فقط مهر لبهایت را کم دارد.. * من که می دانم… به کودکی هم اگر برگردم… تو همان شیشه ی شیر گمشده ام میشوی… * مرا ببوس نه یک بار که هـــــزار بار … بگذار آوازه ی عشق بازیمان چنان در شهر بپیچد که روسیاه شوند آنها که بر سر جدایی مان شرط بسته اند …! * عشق آن نیست که به هم خیره شویم عشق آن است که هر دو به یک سو بنگریم * _آنتونی ولسنت اگزوپری ـ شیفتگی یعنی محو چشمان کسی شوی اما ندانی چشمهای او چه رنگی هستند! * _آلفونس دو لامارتین شاعر فرانسوی_ اندکی تاب بیار، تا تو را رسم کنم! تا تو را نه … بودن پیش تو را وصف کنم … * دنیای آدم برفی ها دنیای ساده ایست.. اگر برف بیاید هست.. اگر برف نیاید نیست.. مثل دنیای مــن.. اگر تــو باشی هستم.. اگر نباشی …..! * بگذار مرز تنهایی را رد کنم … ببین…گذرنامه ام فقط مهر لبهایت را کم دارد.. * بی ” تــو “کنار ِ این خاطره ها نشستن دل می خواهد… که من ندارم….باور کن ! * زیبایی عشق به سکوت است نه فریاد ، پس با تمام سکوتم دوستت دارم . . . * من تو را هنوز مثل تمام شدن مشق شبم دوست دارم * زیباترین ستایش ها نثار کسی که کاستی ها و لغزش هایم را میداند و باز هم دوستم دارد…. * دلم بی لبت نای ماندن ندارد / لبم بی دلت جای خواندن ندارد / بی لب و بی دل ، توان بود ولی / سرم بی تبت پای ماندن ندارد * کسی چه میداند که امروز چند بار فرو ریختم ، از دیدن کسی که تنها لباسش شبیه تو بود * تکرار شو شاید ما سهم هم باشیم شاید به جرم عشق ما متهم باشیم باز در حضور تو آشفته خویشم در سفره عشقت درویش درویشم. . . * میشه پروانه بود و به هر گلی نشست اما بهتره مثل تو مهربون بود و به هر دلی نشست . . . * ب و هوای دلم آنقدر بارانیست که رخت های دلتنگی ام را مجالی برای خشک شدن نیست اینگونه است که دلم برایت همیشه تنگ است . * گر چه عاشقی پر شور بودیم / به خود نزدیک و از هم دور بودیم شب و روز از جدایی میسرودیم / من و تو وصلهای ناجور بودیم . . . * مبادا مثل برگی زرد باشیم / رفیق مردم بی درد باشیم مزن بر عاشقان از پشت خنجر / بیا ای دل همیشه مرد باشیم . . . پنج شنبه 23 خرداد 1392برچسب:, :: 20:54 :: نويسنده : ارمان دولتی
مثل درخت باشید که در تهاجم پاییز هرچه بدهد روح زندگی را برای خویش نگه می دارد . . . . . . پاییز تنها فصلیه که از همون اولین روزش خودشو نشون می ده! کاش همه انسانها مثل پاییز باشن تا از همون روز اول رنگ و روی اصلیشون رو نشون بدن . . . باز پاییز است اندکی از مهر پیداست ؛ حتا در این دوران بی مهری , باز هم پاییز زیباست . . . . . . برگ سبز درخت، “معرفت کردگار” و برگ زرد درخت، “معرفت روزگار” است . . . . . . امیدوارم با آمدن پاییز هر یک برگ که میافته یک دونه از غمهای دلت کم بشه و دیگه هیچوقت ناراحت نباشی . . . . . . ای باغبان ای باغبان آمد خزان آمد خزان بر شاخ و برگ از درد دل بنگر نشان بنگر نشان . . . . . . باغبان خویش باش، در چهار فصل زندگی انسان، پاییز کمین کرده است . . . . . . هرگز مغرور نشو برگ وقتی می ریزه که فکر می کنه طلاست ! . . . کسی که رنگ پریدگی پاییز را دراک کرده باشد ، به نیرنگ گلهای رنگ رنگ دل نخواهد سپرد . . . . . . مثل درخت باشید که در تهاجم پاییز هرچه بدهد ، روح زندگی را برای خویش نگه می دارد . . . . . . در خراب ِ غفلت آبادیم ما در خزان زندگی، شادیم ما از بهاران، غافلیم و دلخوشیم همچنان بی حاصلیم و دلخوشیم . . . وقتی میرفتی بهار بود ..تابستون نیومدی ..پاییز شد … پاییز که نیومدی پاییز ماند ..زمستان که نیای ..باز پاییز میماند تروخدا فصل ها رو به هم نریز و زودتر بیا ! . . . اینجا آسمان ابریست ، آنجا را نمی دانم اینجا شده پاییز ، آنجا را نمی دانم اینجا دلی تنگ است ، آنجا را نمی دانم . . . . . . میان همهمه ی برگهای خشک پاییزی فقط ما مانده ایم که هنوز از بهار لبریزیم . . . . . . زرد است که لبریز حقایق شده است / تلخ است که با درد موافق شده است شاعر نشدی وگرنه می فهمیدی / پاییز بهاری است که عاشق شده است . . . . . . برای من که دلم چون غروب پاییز است / صدای گرم تو از دور هم دل انگیز است . . . . . . این هوا ، هوای دلگیریست ، فصل قلبم پاییزیست! آسمان قلبم ابری است ، دلم گرفته ، این چه دردیست ؟ . . . زندگی چیدن سیبی است که باید چید و رفت زندگی تکرار پاییز است باید دید و رفت . . . . . . بیا ای همنشین سرد پاییز / به آواهای شب هایم درآمیز بیا ای رنگ مهتاب بلورین / تو شعری تازه در من برانگیز . . . . . . در ماه مهر بادهای پاییزی بی مهری را با برگ درختان آغاز میکنند . . . . . . پاییز غریب و بی رحم ، اون همه برگ مگه کم بود ؟ گل من رو چرا چیدی ، گل من دنیای من بود . . . تو آن فرشته ای که وقتی در فصل پاییز راه می روی برگ درختان انتظارمی کشند زود تر از دیگری پاهایت را بوسه بزنند . . . . . . غمگین تر از پاییز ، زمستونه که بهار ندیده ، اما غمگین تر از او منم که تو را ندیدم . . . . . . آنان که پاییز را دوست ندارند نمیدونند که پاییز همون بهاریست که عاشق شده پاییزتیم ! . . . پاییز می آید ، زمانی که خاطرات شیرین گذشته ی خودم را با تو به یاد می آورم پاییز همچون بهار دل انگیز می شود ، بیا و اینک مرا با خود به آن سوی دریاها ببر شاید دگر برای پیوستن فرصتی نباشد . . . به که گویم که تو منزلگه چشمان منی / به که گویم که تو گرمای دستان منی گرچه پاییز نشد همدم و همسایه ی من / به که گویم که تو باران زمستان منی . . . . . . کاش زندگی در برگ درخت جاری بود آنگاه تا بهار بود می خندیدیم و بعد به امید پاییز می نشستیم . . . . . . نیمکت چوبی کهنه نم گرفته زیر بارون ، زیر سقف بی قرار شاخه های بید مجنون ابر بی طاقت پاییز مثل من چه بی ستارست ، مثل من شکسته از این نامه های پاره پارست . . . . . . مثل باد سرد پاییز غم لعنتی به من زد ، حتی باغبون نفهمید که چه آفتی به من زد . . . . . . زیر سایبون چشمات تو شبستون نگاهت یه جایی گوشه اشکات مچ عشقتو میگیرم بین پاییز و زمستون انتظار و نم بارون میون نامهربونی تا بخوای برات میمیرم پنج شنبه 23 خرداد 1392برچسب:, :: 20:53 :: نويسنده : ارمان دولتی
گونه هایت را برای دست هایم می خواهم . خیال تو می ارزد به داشتنِ همه ! پنج شنبه 23 خرداد 1392برچسب:, :: 19:50 :: نويسنده : ارمان دولتی
غلط کرده باران _________________________ چقدر این دوست داشتن های بی دلیل...خوب است! مثل همین باران بی سوال که هی می بارد... که هی اتفاق آرام و شمرده شمرده می بارد!! ادامه مطلب ...
صفحه قبل 1 صفحه بعد
موضوعات
پيوندها
|
|||
![]() |